خانواده ها، فرزندان و دنیای کیفی!

 پست بعدی    پست قبلی

 

⭕️ خانواده ها، فرزندان و دنیای کیفی!

بخش اعظم شاد نبودن خانواده ها حاصل عملکرد پدر و مادر های خوش نیتی است که فرزندان خود را مجبور می کنند، کاری را که دوست ندارند انجام دهند.

فرزندان هم برای رسیدن به آزادی در برابر تلاش های پدر و مادرشان مقاومت می کنند.

سال ها بعد این اختلاف و تعارض بار دیگر نمایان می شود و آن وقتی است که کودکان دیروز، پدر و مادر سالخورده ی خود را به کارهایی وا می دارند که آنها دوست ندارند انجام دهند!

چیزی که این تعارضات و اختلاف ها را وخیم تر می کند این است که پدر و مادر و ‌فرزندان همیشه در دنیای کیفی یکدیگر باقی می مانند!


پدر و مادر ها گاهی می پرسند: اگر فقط به فکر دنیای کیفی بچه ها باشیم و به دوست داشتن آنها بیندیشیم، باید بگذاریم بچه ها هرکاری که می خواهند بکنند!

پاسخ این است که به عنوان والدین می بایست در روابطمان با بچه ها محدوده ی وظایف خود را بدانیم و در چهارچوب این محدوده حداکثر تلاشمان را انجام دهیم.

هرچه پای خود را از این محدوده بیشتر بیرون بگذاریم نتایج کمتری می گیریم.


عده کمی از ما حاضر هستیم قبول کنیم با کنترل کردن اجباری فرزندانمان تنها حربه ای که با آن می توانیم روی آن ها تأثیر گذار باشیم یعنی رابطه را خراب می‌کنیم.

اصل بدیهی نظریه انتخاب در زمینه فرزند پروری این است که اگر می خواهی فرزندت شاد و موفق بوده و با تو صمیمی باشد، کاری نکن که فاصله بین تو و او زیاد شود.

با انتقاد، شکایت، تهدید، تحقیر، تنبیه و باج دادن و همینطور غرزدن این فاصله زیاد می‌شود و طرف مقابل چه فرزند، چه همسر، چه همکار و چه شاگرد کمتر و کمتر وارد مذاکره و تعامل می شوند.


اگر می خواهید طرز استفاده از نظریه انتخاب را یاد بگیرید بد نیست به رفتار پدر بزرگ ها و مادربزرگ ها با نوه ها دقت کنید!

همه ما وقتی پدربزرگ و مادربزرگ می شویم کار خود را خوب انجام می دهیم!

بزرگ ترین نگرانی اکثر پدرها و مادر ها آینده فرزندشان است و این که آیا زندگی شاد و موفقی خواهند داشت یا نه؟

اگر فرزندان ما از گذراندن وقت خود با ما شاد و خشنود می شوند، به عنوان پدر و مادر آدم های خوشبختی هستیم.

عکس111

 


نام را وارد کنید
تعداد کاراکتر باقیمانده: 1000
نظر خود را وارد کنید