با هم این علایم و نشانهها را مرور میکنیم:
۱- شما در مورد احساسات خود فکر میکنید
تا خودآگاهی از شدت و شعف احساسات خود نداشته باشید، توانایی شناخت احساسات دیگران و تاثیر گرفتن از دیگران و متاثر کردن آنها را نخواهید داشت.
افراد با هوش هیجانی یا EQ بالا مدام از خود میپرسند که:
-نقاط قوت هیجانی من چیست؟ نقاط ضعفم کدامها هستند؟
-خلق یا مود کنونیام چطور روی فکر و تصمیمهایم اثر میگذارند؟
-در زیر پوسته رفتار و شخصیت من یا دیگران، چه چیزهای نامرئی هستند که تاثیرگذارند.
۲-شما اهل درنگ کردن هستید
درنگ، یعنی لحظهای توقف در پاسخ و تصمیمگیری و تفکر. اما در دنیای واقعی، خیلیها تکانهای و بیدرنگ پاسخ میدهند و رفتاری نشان میدهند که بعدا پشیمانشان میکند.
۳-تلاش بسیار میکنید که افکار خود را کنترل کنید
اگر آدمی هستید که برده احساسات نیستید و افکار احساسی خود را منظم میکنید تا به این ترتیب به هدف برسید، از این قسمت هم نمره مثبت میگیرید
۴-از انتقادهایی که از شما میشود، استقبال میکنید
بله! هیچ کس از باخورد منفی خوشش نمیآید. ولی شما میتونید از نقدهایی که به شما میشود برای آموختن و اصلاح رفتار خود استفاده کنید.
۵- اتوریته یا اقتدار دارید
اتوریته به معنی خودمداری نیست. اتوریتی مثبت این نیست که همیشه آنچه را که در دوست دارید یا مطابق سلیقه شماست، تحمیل کنید. اتوریتی مثبت یعنی اینکه شهامت داشته باشید که آنچه که صلاح است و مطابق ارزشهایتان است با تعامل مثبت و با برانگیختن احترام به دیگران القا کنید و بقبولانید.
۶- با دیگران یکدلی میکنید
شما توانایی درک احساسات و اندیشههای دیگران را دارید و در لحظات حساس زندگی میتوانید با آنها ارتباط برقرار کنید. شما به جای برچسبگذاری یا قضاوت در مورد دیگران، توانایی دادن آرامش به آنها را دارید.
یکدلی به این معنی نیست که با زاویه دید دیگران موافقت کنید، بلکه به معنی برقراری ارتباط رویحی ژرفتر با اشخاص است.
۷- شما دیگران را تحسین میکنید
هیچ انسانی نیست که جنبه قابل تحسینی نداشته باشد. با تقدیر و تحسین به موقع دیگران، حس اعتماد را برمیانگیزید.
۸- شما بازخورد مفید میدهید
شما به جای ارائه منفی، توانایی دادن بازخورد مثبت را دارید
۹- میتوانید پوزش بخواهید
گفتن عبارات مبنی بر عذرخواهی و پوزش، آن هم به موقع و با ادبیات مناسب، طوری که گزندی به شخصیت شما نرسد، برای خودش یک هنر است.
۱۰- میتوانید ببخشید و فراموش کنید
کینهتوزی و لجبازی طولانیمدت، یعنی اینکه شما محل کار خود را به یک محیط کار سمی تبدیل کردهاید.
۱۱- بر تعهد خود استوار میمانید
خیلی چیزها ممکن است به مرور زمان انگیز و تعهدمان را نسبت به خودمان و دیگران سست کنند.
بسیار ساده و دلپذیر است که به جای ۱۰ درصد بیشتر کار کردن، به جای یک ساعت خیره شدن بیشتر به صفحه مانیتور برای اتمام پروژه شخصی حیاتی، به جای عمل به قولی که به کودک خود دادهاید، با دوستتان خوش بگذرانید یا فیلم سرگرمکنندهای، ببینید. اما همین یک ساعتهاست که عاقبت برنده و بازنده را مشخص میکنند.
۱۲-شما به دیگران کمک میکنید
میتوانید در پشت یک پوسته خیرخواهانه، کمکهای مؤثر را از دیگران دریغ کنید. بگذارید دیگران خودشان آنقدر آزمون و خطا کنند که به نتیجه برسند. اما اگر مثلا به موقع به یک کارآموز کمک کنید، او تا آخر دوران حرفهایاش شما را از یاد نخواهد برد و همیشه در پی جبران نیکی شما خواهد بود.
۱۳- شما زبالههای احساسی را دور میریزید
گاهی احساساتی منفی از سمت تاریک مغز، احاطهمان میکنند. مثلا به ما میگویند که با ترفندهای غیراخلاقی، احساسات دیگران را دستکاری کنیم و آنها را به ورطه واکنشهای غیرعقلانی و شتابزده برانیم.
اما شما میتوانید این احساسات را کنترل کنید.